تار یکی از اصلیترین و قدیمیترین سازهای ایرانیست که در فرهنگ ها و کشورهای بسیاری از جمله ایران، آذربایجان، ازبکستان، ارمنستان، گرجستان، تاجیکستان (فلات ایران)، استفاده می شود. و با طراحی کمی متفاوت در نزدیکی مناطق قفقاز و آسیای مرکزی.نام قدیمیتر و کاملتر تار، چهارتار یا چهارتار است (این مطلب از بهترین آموزشگاه موسیقی غرب تهران مطالعه میشود)
تار که در مناطق فارسیزبان متداول است بر اساس تعداد سیمهایی که در ابتدا به کار میرفته تشخیص داده میشده است. میتوان سازهای دوتار (دوتار، «دو سیم»)، ستار (سهتار، «سه سیم»)، پانچتار (پنجتار «پنج سیم») و šaštār یا šeštār (ششتار «شش سیم») را نیز از این خانواده نام برد.
این ساز در قرن هجدهم به محدوده صدای فعلی خود تغییر یافت و از آن زمان به عنوان یکی از مهمترین آلات موسیقی در ایران و قفقاز، به ویژه در موسیقی ایرانی، باقی مانده است، در حالی که موسیقی آذربایجان از تار آذربایجانی استفاده می کند. این ساز مورد علاقه ردیف و موغم است.
دارای سه سیم سیم دوتایی «آواز» (هر جفت به صورت هماهنگ کوک شده است: دو سیم اول از فولاد ساده، سومی در مس زخمی)، که به صورت سیم، پنجم، اکتاو (C، G، C)، به علاوه یک کوک شده است. سیم باس "پرواز" (زخم شده در مس و کوک شده به G، یک اکتاو پایین تر از خط میانی آواز) که خارج از صفحه انگشت اجرا می شود و از روی امتداد مهره می گذرد. هر رشته دارای خرک کوک مخصوص به خود است و به طور مستقل کوک می شود. تار ایرانی در گذشته دارای پنج سیم بوده است. سیم ششم توسط درویش خان به تار اضافه شد. این سیم پنجمین سیم امروزی تار ایرانی است.
این ساز در آذربایجان بر روی سینه بالا نگه داشته می شود و در مرکز بدن با استفاده از یک منجک برنجی کوچک که در فارسی/آذربایجانی به نام مضراب/مضراب شناخته می شود، نواخته می شود. که در دست راست نگه داشته می شود و در ترکیبی از ضربات بالا و ضربه های پایین همراه با لرزش های گاه به گاه در هر دو جهت استفاده می شود. در همین حال، نتها با قرار دادن انگشتان دست چپ انتخاب میشوند، و گاهی نتها با حرکت انگشت قرار داده شده مانند گیتار بلوز خم میشوند. افزودن یک نت بدون کنده به عنوان یک تریل در بالای نت باس نواخته شده در آذربایجان به عنوان لال بارماخ شناخته می شود - به معنای"انگشت خاموش"